بسم الله الرحمن الرحیم
" مختصری بر زندگانی ابن خلدون "
ابنخلدون(۸۰۸-۷۳۲ قمری)، سیاستمدار، جامعهشناس، انسانشناس، تاریخنگار، فقیه و فیلسوف مسلمان در تونس به دنیا آمد. عبدالرحمن آموزشهای آغازین را را نزد پدرش فراگرفت و سپس نزد علمای تونسی قرآن و تفسیر، فقه، حدیث، علم رجال، تاریخ، فن شعر، فلسفه و منطق آموخت. او در دربار چند امیر در مراکش و اندلس(اسپانیا) به کار سیاسی پرداخت، اما در ۴۲ سالگی به نگارش کتابی پیرامون تاریخ جهان رو آورد که مقدمهی آن بیش از خود کتاب شناخته شده است. او را از پیشگامان تاریخنویسی به شیوهی علمی و از پیشگامان علم جامعهشناسی میدانند.
او تحصیلات مقدماتی را نزد پدرش آموخت و سپس نزد علمای تونسی قرآن و تفسیر، فقه، حدیث، علم رجال، تاریخ، فن شعر و فلسفه آموخت. وی پس از تکمیل تحصیلات در آفریقیه (تونس) به مغرب (مراکش) وسپس الجزایر رفت و دوباره به مغرب بازگشت وپس از آن که اطلاعات مفیدی دربارهی کشورهای شمال آفریقا به دست آورد، در سال ۷۶۴ به آندلس (اسپانیای امروز) رفت و در غرناطه (گرانادا) به حضور سلطان، محمد پنجم، رسید.
ابنخلدون پس از دو سال به شمال آفریقا بازگشت. او در هر یک از کشورهای مغرب بزرگ عربی (تونس ، الجزیره و مراکش) که میرفت به علت کثرت معلوماتی که در زمینه فقه و علوم دیگر داشت قدر میدید و بر صدر مینشست. او مدتها در تونس و شهر فاس در مراکش به وزارت امیران محلی مشغول بود و نیز ، بارها از جانب امیران شمال افریقا در تونس، مغرب و الجزایر به سمت قاضی القضاتی رسید. با این حال در زمانی که در وهران الجزایر به سر می برد مورد خشم سلطان قرار گرفت و مدت ۴ سال در قلعه ابن سلامه زندانی شد.
او در زندان ، به نوشتن کتاب معروف تاریخ خود به نام کتاب “العبر و دیوان المبتدا و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر” مشغول شد و پس از آزادی از زندان به نوشتن آن ادامه داد تا آن که کتاب را به پایان رساند. مقدمهی این کتاب که اکنون با عنوان مقدمهی ابنخلدون شهرت دارد خود شاهکاری بزرگ در فلسفه تاریخ و جامعه شناسی به شمار میآید.(این کتاب را محمد پروین گنابادی به فارسی ترجمه کرد که بارها به چاپ دیگر رسیده است.)
ابنخلدون پس از آزادی از زندان، از وهران الجزایر به تونس رفت. در نیمه شعبان ۷۸۴ با کشتی راهی بندر اسکندریه شد و از آنجا به قاهره رفت. در قاهره به دستور الملک الظاهر سیف الدین، ازممالیک برجی مصر، به سمت استادی جامع الازهر، که امروزه دانشگاه الازهر نامیده می شود، رسید و در آن جا به آموزش و پرروش دانشجویان پرداخت و به جایگاه قضاوت نیز رسید.
ابنخلدون از مصر برای زیارت خانهی خدا به مکه رفت و از آنجا به سوی شام رهسپار شد. در دمشق بود که دیدار مشهور او با امیر تیمور گورکانی رخ داد. در آن دیدار ابنخلدون مورد توجه تیمور قرار گرفت. ابنخلدون بار دیگر به قاهره بازگشت و بقیه عمر خود را در مصر گذرانید. سرانجام، در روز چهارشنبه، چهار روز مانده به پایان رمضان ۸۰۸ قمری، در ۷۶ سالگی درگذشت و در مزار صوفیان، در بیرون باب النصر(دروازه پیروزی)،قاهره، به خاک سپرده شد.
" سال شمار زندگی "
۷۳۲ قمری، ۷۱۱ خورشیدی: در اول ماه رمضان، در تونس به دنیا آمد.
۷۵۵ قمری، ۷۳۳ خورشیدی: فراخوان ابوعنان سلطان مرینی فاس را پذیرفت و به آنجا رفت. او با ارتباط با دانشمندانی که در دربار سلطان فاس بودند، بر دانش خود افزود.
۷۵۸ قمری، ۷۳۵ خورشیدی: به خاطر ارتباطهایی که با تونسیها داشت، سلطان بر او بد گمان شد و او را زندانی کرد.
۷۵۹ قمری، ۷۳۶ خورشیدی: پس از درگذشت ابوعنان، از زندان آزاد شد.
۷۶۴ قمری، ۷۴۱ خورشیدی: به قرناطه رفت و سلطان غرناطه، محمد پنجم، او را به گرمی پذیرفت.
۷۶۶ قمری، ۷۴۴ خورشیدی: به فرمان سلطان برای کار سیاسی به اشبلیه رفت و برای نخستینبار شهر نیاکان خود را دید.
۷۶۶ قمری، ۷۴۴ خورشیدی: به شمال غربی آفریقا رفت و پس از زمانی به زندان افتاد.
۷۷۷ قمری، ۷۴۵ خورشیدی: نوشتن تاریخ عمومی خود را آغاز کرد.
۷۷۹، ۷۵۷ خورشیدی: نسخهی اول مقدمهی خود را به پایان رساند.
۷۸۴ قمری، ۷۶۱ خورشیدی: به سفر حج رفت.
۷۸۶ قمری، ۷۶۳ خورشیدی: در مصر به جایگاه قضاوت نشست و قاضیالقضات مصر شد.
۸۰۳ قمری، ۷۸۰ خورشیدی: با تیمور لنگ دیدار کرد.
۸۰۸ قمری، ۷۸۴ خورشیدی: در روزهای پایانی ماه رمضان از دنیا رفت.
" فهرست آثار "
۱. العبر و دیوان المبتدا و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر(مهمترین کتاب)
۲. لباب المحصل فی اصول دین؛ خلاصهای از کتاب بزرگ کلامی و فلسفی فخرالدین رازی(نخستین کتاب)
۳. تفسیری بر بردهی بوصیری(از بین رفته)
۴. خلاصهی منطق(از بین رفته)
۵. رسالهای در علم حساب(از بین رفته)
۶. تفسیری بر شعری از ابنخطیب در اصول فقه(از بین رفته)
۷. تعریف(شرح زندگی خود)
۸. شفاء السائل(رسالهای در تصوف)
منبع:www.tebyan-zn.ir